استاد دانشگاه تهران: ساخته جلیلی، شباهتی با دولت سایه ندارد
تاریخ انتشار: ۱ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۷۶۵۶۰
رئیس دولت سیزدهم در سخنرانی روز دانشجو که در دانشگاه تهران انجام داد، سعید جلیلی را بهعنوان مرد در سایه دولت سیزدهم خطاب کرد و فردی دانست که در سایه تلاش میکند به دولت کمک کند؛ هر چند به نظر میرسد اختلافنظرهایی اساسی حداقل در موضوع سیاست خارجی بین دولت و سعید جلیلی وجود دارد که منجر به نگارش نامه جلیلی به رهبری شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رحیم ابوالحسنی، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در رشته علوم سیاسی در گفتوگویی که با خبرنگار هممیهن انجام داده، معتقد است عملکرد دولت رئیسی نشان داده که ادعای سعید جلیلی درباره وجود دولت در سایه در دوره حسن روحانی درست نبوده است.
ابراهیم رئیسی در سخنرانی روز دانشجو از حضور سعید جلیلی در سایه دولت سیزدهم سخن گفت. در دولت حسن روحانی هم خودِ جلیلی از دولت در سایه حرف زده بود؛ تعریفی که سعید جلیلی از دولت در سایه دارد چقدر با تعاریف علمی منطبق است؟
بیشتر مسائل در ایران با تعاریف علمی تفاوت دارد و باید از آنها پرسید چرا زیر بار مسائل علمی نمیروند. دولت در سایه براساس تعاریف علمی دولتی است که زمانی که حزبی در دولت حضور ندارد، برنامه تدوین کرده و کادر تربیت کند که اگر نوبت دولت به آنها رسید، بتوانند با برنامه و کادر آماده سیاستها را پیش ببرند. من فکر میکردم با تلاشی که در دولت حسن روحانی برای کارشکنی در کار دولت صورت گرفت، حتما اینها دولت در سایه خوبی را تشکیل دادهاند که برنامه مدونی دارد و نیروهای خوبی را تربیت میکنند تا مشکلات دوره احمدینژاد تکرار نشود. اما با تکیه بر همین برنامهها و نیروها، این همه هزینه ایجاد کردند و از دل انتخابات 48 درصدی، دولت را در اختیار گرفتند. اما وقتی دولت آقای رئیسی روی کار آمد، بسیار برای کشور متاثر شدم که این همه هزینه برای این نیروها صورت گرفته است. وقتی آقای رئیسی وزرا را معرفی کرد، متوجه شدم که نه سعید جلیلی و نه مجموعه اصولگرایان دولت در سایه وجود نداشتند و برنامه آنها چیزی جز یکسری شعار و گزارههای غیرقابل استناد نبود. دولت در سایهای که این جریان میگوید اصولا دولت در سایه نیست، بلکه گروههای نفوذ یا فشار یا منافع هستند. نقش آنها را باید در چارچوب گروههای فشار و نفوذ تعریف کرد که اگر گروههای منافع باشند، آشکار هستند، اما وقتی تبدیل به گروه نفوذ میشوند مخفیتر هستند و اگر گروه فشار باشند کاملا مخفی میشوند.
این جریان تمام تلاش خود را برای یکدست شدن قدرت انجام داد و با همه توان خود توانستند هر دو قوه مجربه و مقننه را در اختیار بگیرند. اما چرا با اینکه قدرت را در اختیار دارند، همچنان تقابل در بین آنها دیده میشود و حتی با دولتی هم که از خودشان روی کار آمده مشکل دارند؟
مسئلهای که در ایران وجود دارد این است که ما میگوییم حاکمیت یکدست شده است، اما واقعیت این است که یکدست نشده است. من اعتقاد دارم در کشوری که دارای گفتمان سیاسی مشخص و مدون با نیروهای تربیتشده معین نیست، نمیتوان حرفی از یکدست شدن حاکمیت زد. اینها اشخاصی هستند که هر کدام برای خود افرادی دارند و یکدست نیستند. یک حزب ندارند که از درون یک حزب، هویت سیاسی معینی را تعریف کنند که بعد آن گفتمان، تبدیل به گفتمان معین شده و براساس آن گفتمان با هم تبادل آرا کنند. اینها نیروهای سیاسی متعدد و متفرق هستند که هر کسی در چارچوب روانشناسی و مطالبات خودش کار میکند. به عبارت دیگر، اینها در ظاهر شاید یک طیف واحد باشند، اما واقعیت این است که درون خودشان گروههای نفوذ متعددی هستند که گروه شبکه حامی پیرو متعدد دارند که سعید جلیلی و ابراهیم رئیسی برخی از آنها هستند. اینها چندین گروه نفوذ هستند که در یک چیز اشتراک دارند که میتوان آن را سنتگرایی دانست. روانشناسی سعید جلیلی با زاکانی و رئیسی خیلی تفاوت دارد، رفتار آنها برگرفته از شخصیت آنهاست (روانشناسی است) نه اینکه برآمده از ایدئولوژی سیاسی معین باشد. اینها وقتی به قدرت میرسند چون فاقد ایدئولوژی و جهانبینی معین هستند، نمیتوانند با هم کار کنند و هر کدام دنبال مطالبات خاص خودشان هستند. تحلیلهای ما اساسا ساختارگراست و توجهی به روانشناسی افراد ندارد. هر کدام از این افراد را باید از حیث روانشناسی سیاسی به صورت جداگانه بررسی کرد. مثلا آقای احمدینژاد را هرگز نمیتوان در چارچوب اینها تحلیل کرد و ویژگیهای متفاوتی دارد.
تفاوت نظری که مثلا در موضوع برجام در بین همان جریانی که تلاش کرد ابراهیم رئیسی روی کار بیاید را ناشی از چه چیزی میدانید و آیا میتوان گفت در بین حامیان 1400 رئیسی شکاف ایجاد شده است؟
یک سر شکاف اگر روانشناسی است، سر دیگر ناشی از بیاطلاعی این افراد است که نسبت به قدرت شناخت مناسب ندارند و وقتی وارد عرصه سیاسی میشوند، متوجه میشوند که واقعیتها خلاف چیزی است که میپنداشتند. اگر بنا بر این است که اینها راستگو بودند و قولهایی که میدادند صادقانه بود، بخش اعظم ناشی از این است که آنها واقعیت سیاسی را درک نمیکنند و واقعیت ویژگیهای جامعه و بینالملل را نمیدانند و به همین علت قولهایی میدهند اما وقتی وارد عمل میشوند، متوجه میشوند چیزی که میخواستند نخواهد شد و اینجاست که مواضع براساس روانشناسی تغییر میکند و در این بین آنها که مردمگراتر باشند میگویند چیزی که ما فکر میکردیم اشتباه بوده است.
منبع: فرارو
کلیدواژه: سعید جلیلی دولت در سایه دولت در سایه سعید جلیلی روان شناسی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۷۶۵۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دانشگاه پادگان نیست
فاطمه بریمانی در روزنامه فرهیختگان نوشت: کارولین فولین، استاد اقتصاد تنها یکی از قربانیان موج جدید سرکوب اعتراضات ضدصهیونیستی توسط نیروهای امنیتی آمریکا است. او به همراه چند استاد دیگر در جریان اعتراضات دانشجویی به اقدامات رژیم صهیونیستی و نسلکشی در غزه، توسط گارد امنیتی امریکا دستگیر و بازداشت شدهاند. تعداد کل بازداشتشدگان روزهای اخیر در آمریکا به ۵۰۰ نفر میرسد که بخشی از آن شامل بازداشت ۱۰۰ نفر در دانشگاه کلمبیا، بیش از ۱۰۰ نفر در دانشگاه امرسون، بیش از ۵۰ نفر در دانشگاه تگزاس در آستین و بیش از ۴۰ نفر در دانشگاه ییل میشود.
مقامهای آمریکایی امیدوار بودند با جمعآوری چادرهای تحصن و بازداشت دانشجویان موج اعتراضی شکلگرفته سرکوب شود، اما استفاده از چماق باعث شد موج تظاهرات بهسرعت دانشگاههای دیگر را نیز دربرگرفته و فراتر از دانشجویان، شاهد حضور اساتید باشد.
سرکوب، اعتراض بیشتری به همراه داردبسیاری از دانشگاههای ایالات متحده این روزها شاهد اعتراضات و تظاهرات گسترده دانشجویان هستند. حدود ۴۰ دانشگاه در ایالات متحده امریکا و کانادا در روزهای اخیر التهاب سنگینی را تجربه کردهاند. در صدر آنها دانشگاههای نیویورک، جورجیا و تگزاس بودهاند.
اساتید بازداشتیبا سرکوب دانشجویان توسط نیروهای امنیتی، اساتید برای حمایت از دانشجویان خود وارد میدان شدهاند. روزنامه نیویورکپست از اتخاذ این تصمیم توسط اعضای هیاتعلمی دانشگاههای آمریکایی خبر داده است. در پی این حمایت، خشم گروههای یهودی برانگیخته شده و اساتید را به «یهودستیزی» متهم کردهاند. در مواردی ترکیبی از اتفاقات باعث شده اساتید از حضور در جمع دانشجویان و اعتراضات دانشجویی خودداری کرده و در محل دیگری به اعتراض و تحصن بپردازند. در کلمبیا که اساتید پس از سرکوب دانشجویان به موج اعتراضات پیوستهاند با پلاکارد «تعلیق دانشجویان ما را لغو کنید»
اقدام به حمایت از دانشجویان کردهاند. روزنامه «ریلیبیست» از مدل دیگری از اعتراض اساتید نیز خبر داده است. طبق اخبار منتشر شده در این روزنامه، ویدئوهای ارسالی از دانشگاه نیویورک در هفته گذشته نشان میدهد اعضای هیات علمی با تشکیل دیوار در اطراف دانشجویان معترض از آنها حمایت کردند. آنها برای این حمایت، دستگیری و یا بازداشت شدن را به جان خریدند. گزارشهای متعددی هم در خصوص بازداشت شدن اساتید انتشار یافته است.
بر اساس گزارشهای رسمی، مقامات آمریکایی دست کم دو استاد دانشگاه اموری در جورجیا را به عنوان بخشی از افراد شرکتکننده در تظاهرات دانشگاهی علیه جنگ غزه بازداشت کردهاند. کارولین فولین، استاد اقتصاد و نوئل مک آفی، رئیس بخش فلسفه این دانشگاه، از اعضای هیات علمی بودند که به واسطه حمایتشان دستگیر شدند. فیلمی از نوئل، رئیس بخش فلسفه دانشگاه اموری منتشر شده که توسط ماموری دستانش بسته و به گوشهای برده میشود. به گزارش روزنامه نیویورکپست ۱۲۰ نفر از اساتید دانشگاهی که در دانشگاه کلمبیا و در محیط آموزشی خود به تظاهرکنندگان ملحق شدند، بازداشت شدهاند.
tags # اسرائیل سایر اخبار اسرار تکامل آلت جنسی؛ رابطه جنسی انسانهای اولیه مثل گوریلها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غولپیکری که توسط انسانها به وجود آمد! اتفاق عجیب که همزمان با انقراض دایناسورها در زمین رخ داد! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟